قند در دل گلهای من آب میشود
گلهای خانه ی ما این روزها حالشان جور دیگریست، برگهایشان شل و خمیده میشود ، زرد میشود ، خشک میشود ! اقاجان میگوید خاکشان خوب نیست ، خاکش را عوض کنی خوب میشوند ،اقاجان چند روز بعد یکیشان راروی تراسگذاشته بود تا افتابی بگیرد . حالا حالش بهتر شده است . خوب که فکر میکنم میبینم گلهای من دلشان ازمن گرفته بوده ، حواسم بهشان نبوده ، احتمالا قصد خودکشی داشته اند ، اما اقاجان به دادشان رسید . این روزها گلهایم دلشان را صابون زده اند ، بهشان گفته ام قرار است یکی بیاید که خیلی مهربان تر از من است ، حواسش به همه چیز هست و برایش مهم است که چرا رنگ برگ گلها پریده، دردشان را میفهمد و درمانشان را هم میداند . ان شب گلهای من صدای او را شنیده اند همان موقع که میگفت عاشق گل و گیاه است شاید همان لحظه قند در دلشان اب شده باشد وکسی چه میداند شاید گلهای روی پله های خانه عاشقش شده باشند ...
- ۹۵/۰۲/۰۶