پلی لاین

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

آرام میشوم

شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۲۸ ق.ظ

بهشت مینو، یعنی وصال دوست، در پس دیوارهای مصائب و پرده های ناملایمات پنهانست که عاشق ناگزیر باید موانع را از پیش بردارد و بسر منزل مقصود برسد.
هر آن کس که گلچین است و خاطرش بغنچگان بوستان علاقمند، چاره ندارد مگر آن که نیش های جانگزای خار را بقلب لطیف خود بپذیرد، تا از لطافت و جمال گل کام بردارد.


+ متن کوچکی از نهج البلاغه را حفظ شده بود ، همان زمان که احوالات روحم مثل کلاف سردر گمی بود ، برایم خواند . هر زمان که میشنوم و یا دوباره ان را میخواند ،  تحمل خیلی چیزها برایم اسان میشود. 

  • ۰ نظر
  • ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۲۸
  • سیده نجمه

دست مرا بگیر

چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۰۶ ق.ظ

اینجا همه چیز گاه پیچیده میشود ، گاه از کاهی کوهی ساخته می شود ، گاه روزنه هایی سیاه روی دیوار خانه ی دل ادمها نابجا پخش میشوند ، من نمی دانم رسم ادم های اکنون چگونه است ، نمی دانم جاده ی دلشان به خاکی زده است یا جاده نورانی ست ، من از این همه نمی دانم ها هراس دارم، دست مرا بگیر ، من تشنه ی جرعه ای از  دریای بیکرانه ی نورم .

  • ۰ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۰۶
  • سیده نجمه

قند در دل گلهای من آب میشود

دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۶ ق.ظ

 گلهای خانه ی ما این روزها حالشان جور دیگریست، برگهایشان شل و خمیده میشود ، زرد میشود ، خشک میشود ! اقاجان میگوید خاکشان خوب نیست ، خاکش را عوض کنی خوب میشوند ،اقاجان چند روز بعد یکیشان راروی تراسگذاشته بود تا افتابی بگیرد . حالا حالش بهتر شده است . خوب که فکر میکنم میبینم گلهای من دلشان ازمن گرفته بوده ، حواسم بهشان نبوده ، احتمالا قصد خودکشی داشته اند ، اما اقاجان به دادشان رسید . این روزها گلهایم دلشان را صابون زده اند ، بهشان گفته ام قرار است یکی بیاید که خیلی مهربان تر از من است ، حواسش به همه چیز هست و برایش مهم است که چرا رنگ برگ گلها پریده، دردشان را میفهمد و درمانشان را هم میداند . ان شب گلهای من صدای او را شنیده اند همان موقع که میگفت عاشق گل و گیاه است شاید همان لحظه قند در دلشان اب شده باشد وکسی چه میداند شاید گلهای روی پله های خانه عاشقش شده باشند ...

  • ۰ نظر
  • ۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۵۶
  • سیده نجمه